SlideShare une entreprise Scribd logo
1  sur  3
Télécharger pour lire hors ligne
‫‪sco‬‬
        ‫كانــون آرمــان شــريعتـي‬
                                    ‫مدن 1‬
                                          ‫مجموعه آثار 11 - تاريخ ت‬




           ‫‪Sco1385@Gmail.com‬‬




                                                                      ‫دكتر شريعتی‬



          ‫0000‬    ‫شماره مقالـه :‬

           ‫30‬    ‫تعـداد صفحـه :‬

        ‫40/78‬    ‫آخرين بررسی :‬

         ‫0000‬    ‫تاريــخ تحـرير :‬

                                                                     ‫‪www.shandel.org‬‬




                                                 ‫ِ‬
                                           ‫موضـوع : تعريف تاريخ‬


‫‪Print‬‬   ‫‪search‬‬                           ‫‪Prev‬‬       ‫1‬        ‫‪Next‬‬            ‫‪Full‬‬      ‫‪Exit‬‬
‫ِ‬
                                                                ‫تعریف تاریخ‬

 ‫تاریخ اطالع بر گذشتهها نیست، تاریخ مجموعه حوادثی که پیش از این روی داده، نیست، تاریخ مطالعه فرهنگهای مستقل، تمدنهای مستقل و‬
                                            ‫ٔ‬                                                ‫ٔ‬
                        ‫ِ‬       ‫ِ‬
 ‫جامعههای مستقل و اقوام و نژادهای مشخص و معین در یک عصرِ خاص نیست. تاریخ حتی اطالع بر تغییرات و تحوالت مختلف این واقعیتها در طول‬
 ‫ِ‬
                                  ‫ِ‬
 ‫زمان و ادوارِ مختلف نیست. تاریخ، تاریخ ادبیات، شعر یا هنری که نویسنده، شاعر یا هنرمندی به نامِ مورخ با انتخاب عناصرِ موجود در گذشته خَلق‬
                                                                                                     ‫ِ‬
 ‫میکند و خود طبق ذوق، عقیده، و آرمان خویش بدان شکل و جهت و معنی خاص میبخشد، نیست. تاریخ آیینه عبرت نیست. تاریخ گفتگو از آنچه بوده‬
                                        ‫ٔ‬                               ‫ِ‬                            ‫ِ‬                  ‫ِ‬
‫است و دیگر نیست، نیست. تاریخ گذشتهای است که زمان حال را پدید آورده است. تاریخ حرکتی است که به سوی آینده در جریان است، تاریخ ( عمرِ‬
                                                                                      ‫ِ‬
 ‫نوعِ انسان ) است. چنانکه یک فردِ انسان واقعیتی است که در مسیرِ عمر، طی سالهای زندگیاش از تولد تا حال "شکل گرفته" و "شخصیت یافته" است،‬
                                                                       ‫ِ‬
 ‫نوعِ انسان نیز در مسیرِ عمرش یعنی "تاریخ"، که در طی آن زندگی کرده است، به شکل کنونی رسیده است. بنابراین مبالغه آمیز نخواهد بود اگر به زبان‬
 ‫ِ‬                                                            ‫ِ‬                         ‫ِ‬
                                                                 ‫اگزیستانسیالیسم بگوییم : انسان "وجودی" است که در "تاریخ" "ماهیت" میگیرد.‬
                                                                  ‫ِ‬
‫بنابراین تاریخ، آفرینندهٔ "چگونگی" انسان است و از اینرو تاریخ، سرگذشت " انسان گشتنِ" این حیوانی است که بر روی دو پایش راه میرود و این‬
                                                                                                         ‫ِ‬
‫سرگذشت که چنین رسالت دقیق و عظیمی را بر عهده دارد، و به این دقت انجام داده است، نمیتواند بر عبث و بیهوده و تصادفی و بیجهت و فاقدِ علیت‬
                                                                                                                  ‫ِ‬
‫ِ‬                                                ‫ِ‬                     ‫ِ‬    ‫ِ‬                                       ‫ِ‬            ‫ِ‬
‫و وحدت عینی و حقیقت علمی باشد، همچنان که عمرِ فرد بر اساس قوانین کلی و اصول عام و قابل تجزیه و تحلیل و پیش بینی در جریان است و مراحل‬
                                                         ‫ِ‬
                                          ‫مختلفاش طبق موازین دقیق و مشخص منطقی و علمی پیاپی میرسند و از یکدیگر منشعب میشوند.‬
                                                                                       ‫ِ‬               ‫ِ‬              ‫ِ‬    ‫ِ‬
‫عمرِ یک جامعه یا نوعِ بشر واقعیت پیوستهای است که در طی زمان حرکت دارد و تحول مییابد و از قوانین معین و قواعدِ ثابت مشخصی پیروی میکند‬
                     ‫ِ‬                 ‫ِ‬                                       ‫ِ‬                         ‫ِ‬
                                                             ‫ِ ِ‬             ‫ِ‬                                 ‫ِ‬                       ‫ِ‬
‫و کشف این قوانین و قواعد، علم تاریخ را پدید میآوَرَد و بنابراین علم تاریخ، "علم شدن انسان" است و چون انسان هم اکنون و نیز همیشه در حال "شدن"‬
      ‫ِ‬
                                            ‫ِ‬                            ‫ِ ِ‬        ‫ِ‬                      ‫ٔ‬      ‫ِ‬
‫است بنابراین، تاریخ، شناخت گذشته انسان نیست، شناخت چگونگی شدن انسان و علل و عوامل و قوانین تغییر و تحول و رشد و تکامل و بیماری و سالمت‬

‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                         ‫‪Prev‬‬         ‫2‬         ‫‪Next‬‬                              ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫و ضعف و قدرت انسان و جامعه انسانی است. بنابراین بررسی و مطالعه اقوام و جوامع و حوادث گذشته، خودِ تاریخ نیست، بلکه نمونههای جزئی و عینیاند‬
                                                         ‫ِ‬                     ‫ٔ‬                                   ‫ٔ‬             ‫ِ‬
     ‫ِ ِ‬
‫که مورخ از این طریق میکوشد تا قوانین علمی تاریخ را کشف کند، قوانین علمیای که هم انسان را میشناساند و جامعه انسانی را و کیفیت تکوین آن‬
                               ‫ٔ‬                                          ‫ِ‬                       ‫ِ ِ‬
‫را و هم حال و آیندهٔ نوعِ انسان و تقدیرِ تاریخی او را و به خصوص به انسان آگاه ـ که تاریخ به او آموخته است که قوانین حرکت و تحول و تکوین جامعه‬
       ‫ِ‬                          ‫ِ‬                                         ‫ِ‬                      ‫ِ‬
‫و تمدن و نوعِ انسان کداماند و معلول چه عللی ـ این توانایی و شناخت را میدهد که با چه تکنیکی میتواند ارادهٔ خود را بر جبرِ علمی حاکم بر جامعه‬
‫ٔ‬               ‫ِ‬                                                                                          ‫ِ‬
                       ‫ٔ‬         ‫ِ‬                                                    ‫ِ‬
‫بشری و عوامل تحول و رشد و انحطاط و ارتقاء و رکود و انقالب آن آگاهانه تحمیل کند و با پی بردن به "تقدیرِ تاریخی" جامعه خویش "تقدیرِ آزاد ِ"‬
  ‫ی‬                                                                                                                                ‫ِ‬
                                                ‫ِ ِ‬
‫خود را جانشین آن سازد و چنان که در گیاه شناسی و جانورشناسی و طبیعت شناسی با کشف قوانین حیات و حرکت، بر آنها مسلط میشود و به جای‬
                                     ‫ِ‬
‫آنکه مثل همیشه مقهور و مجبورِ جبرِ طبیعت باشد، جبرِ طبیعت را در اختیار و استخدامِ خود میکشد، با شناخت تاریخ، جبرِ تاریخ را مهار میکند و با‬
                                                                                                                                       ‫ِ‬
‫کشف چگونگی شدن خویش، "شدن خویش" را به دلخواهِ خویش در قبضه قدرت خویش میگیرد و بدین گونه انسان نه تنها به "خودشناسی" بلکه به‬
                                                                  ‫ٔ ِ‬                                       ‫ِ‬              ‫ِ ِ‬            ‫ِ‬
‫خودسازی میرسد و این موجودِ مخلوق آفریدهٔ دستهای طبیعت و تاریخ، آفریدگارِ خویش میگردد و خداوندگارِ طبیعت و تاریخ خویش و اینجا است که‬
                         ‫ِ‬                                                                               ‫ِ‬
‫سخن مذهب که انسان جانشین خدا و خویشاوند و همانندِ خداست و سخن نیچه که انسان خدا شده است و سخن هگل که خدا در انسان تجلی میکند‬
                                     ‫ِ‬                                    ‫ِ‬                                      ‫ِ‬                       ‫ِ‬
‫و آرزوی افسانهای یونانیان که همواره با خدایان رقابت میکردند و باالخره پایان رنج جاویدِ انسان، این نیمه خدایی که زندانی نیروهای قاهرِ طبیعت است،‬
                             ‫ِ‬                                   ‫ِ ِ‬                                                           ‫ِ‬
                           ‫ِ‬           ‫ِ‬                    ‫ِ‬                                   ‫ِ‬
‫تحقق مییابد و انسان به خدا باز میگردد و بهشت گمشدهاش را باز مییابد. آنگاه که علم طبیعت او را از زندان طبیعت و علم تاریخ او را از زندان گذشته‬
         ‫ِ‬
                                             ‫ِ‬                                             ‫ِ ِ‬
                      ‫و علم جامعه از جبرِ اجتماع و مذهب ( خودآگاهی شگفت مبتنی بر جهان بینی، بینایی، و عشق ) از زندان خویشتن رهایش سازد.‬  ‫ِ‬




‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                           ‫‪Prev‬‬        ‫3‬         ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬

Contenu connexe

Similaire à تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی

پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی   پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
آوینی و مدرنیته نهایی
آوینی و مدرنیته   نهاییآوینی و مدرنیته   نهایی
آوینی و مدرنیته نهاییSaeid Heidari
 
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامحقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامکانون آرمان شریعتی
 
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعیجامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعیکانون آرمان شریعتی
 
سير تكاملي
سير تكامليسير تكاملي
سير تكامليuniv
 
Introduction to sociology in persain
Introduction to sociology in persainIntroduction to sociology in persain
Introduction to sociology in persainYosofNawabi
 
اسلام و دموکراسی: علما به فریاد اسلام برسید
اسلام و دموکراسی: علما به فریاد اسلام برسیداسلام و دموکراسی: علما به فریاد اسلام برسید
اسلام و دموکراسی: علما به فریاد اسلام برسیدSeyed Mohammad Hassan Hosseini
 
ويژگي‌هاي تاريخي و شرايط اقتصادي اجتماعي جامعه ایران در عصر حاضر
ويژگي‌هاي تاريخي و شرايط اقتصادي   اجتماعي جامعه ایران در عصر حاضرويژگي‌هاي تاريخي و شرايط اقتصادي   اجتماعي جامعه ایران در عصر حاضر
ويژگي‌هاي تاريخي و شرايط اقتصادي اجتماعي جامعه ایران در عصر حاضرMajid Zavari
 

Similaire à تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی (20)

پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی   پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 
آوینی و مدرنیته نهایی
آوینی و مدرنیته   نهاییآوینی و مدرنیته   نهایی
آوینی و مدرنیته نهایی
 
مصاحبه با نشريه آرش
مصاحبه با نشريه آرشمصاحبه با نشريه آرش
مصاحبه با نشريه آرش
 
سيماي پارادوکسيکال شريعتي
سيماي پارادوکسيکال شريعتيسيماي پارادوکسيکال شريعتي
سيماي پارادوکسيکال شريعتي
 
Modernite religiouse
Modernite religiouseModernite religiouse
Modernite religiouse
 
ما و ميراث شريعتي
ما و ميراث شريعتيما و ميراث شريعتي
ما و ميراث شريعتي
 
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامحقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
 
انتظار عليه انتظار
انتظار عليه انتظارانتظار عليه انتظار
انتظار عليه انتظار
 
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعیجامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
 
وفاداری به انسان جدید
وفاداری به انسان جدیدوفاداری به انسان جدید
وفاداری به انسان جدید
 
سير تكاملي
سير تكامليسير تكاملي
سير تكاملي
 
Introduction to sociology in persain
Introduction to sociology in persainIntroduction to sociology in persain
Introduction to sociology in persain
 
آگاهي‌هاي موازي و روشنفکرِ آواره
آگاهي‌هاي موازي و روشنفکرِ آوارهآگاهي‌هاي موازي و روشنفکرِ آواره
آگاهي‌هاي موازي و روشنفکرِ آواره
 
مصاحبه با روزنامه شرق
مصاحبه با روزنامه شرقمصاحبه با روزنامه شرق
مصاحبه با روزنامه شرق
 
دروازه‌هاي گوناگون شهر يوسف
دروازه‌هاي گوناگون شهر يوسفدروازه‌هاي گوناگون شهر يوسف
دروازه‌هاي گوناگون شهر يوسف
 
اسلام و دموکراسی: علما به فریاد اسلام برسید
اسلام و دموکراسی: علما به فریاد اسلام برسیداسلام و دموکراسی: علما به فریاد اسلام برسید
اسلام و دموکراسی: علما به فریاد اسلام برسید
 
Pierre bourdieu
Pierre bourdieuPierre bourdieu
Pierre bourdieu
 
بعثت، چگونه انقلاب یا اصلاحی است؟
بعثت، چگونه انقلاب یا اصلاحی است؟بعثت، چگونه انقلاب یا اصلاحی است؟
بعثت، چگونه انقلاب یا اصلاحی است؟
 
در ستایش و سنجش فلسفه
در ستایش و سنجش فلسفهدر ستایش و سنجش فلسفه
در ستایش و سنجش فلسفه
 
ويژگي‌هاي تاريخي و شرايط اقتصادي اجتماعي جامعه ایران در عصر حاضر
ويژگي‌هاي تاريخي و شرايط اقتصادي   اجتماعي جامعه ایران در عصر حاضرويژگي‌هاي تاريخي و شرايط اقتصادي   اجتماعي جامعه ایران در عصر حاضر
ويژگي‌هاي تاريخي و شرايط اقتصادي اجتماعي جامعه ایران در عصر حاضر
 

Plus de کانون آرمان شریعتی

بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيبازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيکانون آرمان شریعتی
 
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيدورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيکانون آرمان شریعتی
 
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستنافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستکانون آرمان شریعتی
 
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدمي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدکانون آرمان شریعتی
 
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستروح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستکانون آرمان شریعتی
 
جنگ بنيادگرايان با جهان نامعقول است
جنگ بنيادگرايان با جهان نامعقول استجنگ بنيادگرايان با جهان نامعقول است
جنگ بنيادگرايان با جهان نامعقول استکانون آرمان شریعتی
 

Plus de کانون آرمان شریعتی (20)

کدام روشنفکر
کدام روشنفکرکدام روشنفکر
کدام روشنفکر
 
من اعتراف می کنم
من اعتراف می کنممن اعتراف می کنم
من اعتراف می کنم
 
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زداییپروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
 
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیکدر میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
 
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيبازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
 
توسعهٔ اُيراني
توسعهٔ اُيرانيتوسعهٔ اُيراني
توسعهٔ اُيراني
 
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيدورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
 
زبانِ سروش، زبانِ تنفر
زبانِ سروش، زبانِ تنفرزبانِ سروش، زبانِ تنفر
زبانِ سروش، زبانِ تنفر
 
قرآن و "مساله" اي به نامِ زن
قرآن و "مساله" اي به نامِ زنقرآن و "مساله" اي به نامِ زن
قرآن و "مساله" اي به نامِ زن
 
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستنافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
 
معرفت شناسي قرآن
معرفت شناسي قرآنمعرفت شناسي قرآن
معرفت شناسي قرآن
 
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدمي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
 
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستروح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
 
خاتمي ديگر يک خاطره است
خاتمي ديگر يک خاطره استخاتمي ديگر يک خاطره است
خاتمي ديگر يک خاطره است
 
جنگ بنيادگرايان با جهان نامعقول است
جنگ بنيادگرايان با جهان نامعقول استجنگ بنيادگرايان با جهان نامعقول است
جنگ بنيادگرايان با جهان نامعقول است
 
گفتگو با سايت تغيير براي برابري
گفتگو با سايت تغيير براي برابريگفتگو با سايت تغيير براي برابري
گفتگو با سايت تغيير براي برابري
 
حقوق بشر به چه کار مي‌آيد؟
حقوق بشر به چه کار مي‌آيد؟حقوق بشر به چه کار مي‌آيد؟
حقوق بشر به چه کار مي‌آيد؟
 
سرچشمه را نمي‌توان آلود
سرچشمه را نمي‌توان آلودسرچشمه را نمي‌توان آلود
سرچشمه را نمي‌توان آلود
 
تحريف یا عدمِ تحريف قرآن
تحريف یا عدمِ تحريف قرآنتحريف یا عدمِ تحريف قرآن
تحريف یا عدمِ تحريف قرآن
 
پايانِ ليبرال دموکراسي
پايانِ ليبرال دموکراسيپايانِ ليبرال دموکراسي
پايانِ ليبرال دموکراسي
 

تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی

  • 1. ‫‪sco‬‬ ‫كانــون آرمــان شــريعتـي‬ ‫مدن 1‬ ‫مجموعه آثار 11 - تاريخ ت‬ ‫‪Sco1385@Gmail.com‬‬ ‫دكتر شريعتی‬ ‫0000‬ ‫شماره مقالـه :‬ ‫30‬ ‫تعـداد صفحـه :‬ ‫40/78‬ ‫آخرين بررسی :‬ ‫0000‬ ‫تاريــخ تحـرير :‬ ‫‪www.shandel.org‬‬ ‫ِ‬ ‫موضـوع : تعريف تاريخ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫1‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 2. ‫ِ‬ ‫تعریف تاریخ‬ ‫تاریخ اطالع بر گذشتهها نیست، تاریخ مجموعه حوادثی که پیش از این روی داده، نیست، تاریخ مطالعه فرهنگهای مستقل، تمدنهای مستقل و‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫جامعههای مستقل و اقوام و نژادهای مشخص و معین در یک عصرِ خاص نیست. تاریخ حتی اطالع بر تغییرات و تحوالت مختلف این واقعیتها در طول‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫زمان و ادوارِ مختلف نیست. تاریخ، تاریخ ادبیات، شعر یا هنری که نویسنده، شاعر یا هنرمندی به نامِ مورخ با انتخاب عناصرِ موجود در گذشته خَلق‬ ‫ِ‬ ‫میکند و خود طبق ذوق، عقیده، و آرمان خویش بدان شکل و جهت و معنی خاص میبخشد، نیست. تاریخ آیینه عبرت نیست. تاریخ گفتگو از آنچه بوده‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫است و دیگر نیست، نیست. تاریخ گذشتهای است که زمان حال را پدید آورده است. تاریخ حرکتی است که به سوی آینده در جریان است، تاریخ ( عمرِ‬ ‫ِ‬ ‫نوعِ انسان ) است. چنانکه یک فردِ انسان واقعیتی است که در مسیرِ عمر، طی سالهای زندگیاش از تولد تا حال "شکل گرفته" و "شخصیت یافته" است،‬ ‫ِ‬ ‫نوعِ انسان نیز در مسیرِ عمرش یعنی "تاریخ"، که در طی آن زندگی کرده است، به شکل کنونی رسیده است. بنابراین مبالغه آمیز نخواهد بود اگر به زبان‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫اگزیستانسیالیسم بگوییم : انسان "وجودی" است که در "تاریخ" "ماهیت" میگیرد.‬ ‫ِ‬ ‫بنابراین تاریخ، آفرینندهٔ "چگونگی" انسان است و از اینرو تاریخ، سرگذشت " انسان گشتنِ" این حیوانی است که بر روی دو پایش راه میرود و این‬ ‫ِ‬ ‫سرگذشت که چنین رسالت دقیق و عظیمی را بر عهده دارد، و به این دقت انجام داده است، نمیتواند بر عبث و بیهوده و تصادفی و بیجهت و فاقدِ علیت‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫و وحدت عینی و حقیقت علمی باشد، همچنان که عمرِ فرد بر اساس قوانین کلی و اصول عام و قابل تجزیه و تحلیل و پیش بینی در جریان است و مراحل‬ ‫ِ‬ ‫مختلفاش طبق موازین دقیق و مشخص منطقی و علمی پیاپی میرسند و از یکدیگر منشعب میشوند.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫عمرِ یک جامعه یا نوعِ بشر واقعیت پیوستهای است که در طی زمان حرکت دارد و تحول مییابد و از قوانین معین و قواعدِ ثابت مشخصی پیروی میکند‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫و کشف این قوانین و قواعد، علم تاریخ را پدید میآوَرَد و بنابراین علم تاریخ، "علم شدن انسان" است و چون انسان هم اکنون و نیز همیشه در حال "شدن"‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫است بنابراین، تاریخ، شناخت گذشته انسان نیست، شناخت چگونگی شدن انسان و علل و عوامل و قوانین تغییر و تحول و رشد و تکامل و بیماری و سالمت‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫2‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 3. ‫و ضعف و قدرت انسان و جامعه انسانی است. بنابراین بررسی و مطالعه اقوام و جوامع و حوادث گذشته، خودِ تاریخ نیست، بلکه نمونههای جزئی و عینیاند‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫که مورخ از این طریق میکوشد تا قوانین علمی تاریخ را کشف کند، قوانین علمیای که هم انسان را میشناساند و جامعه انسانی را و کیفیت تکوین آن‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫را و هم حال و آیندهٔ نوعِ انسان و تقدیرِ تاریخی او را و به خصوص به انسان آگاه ـ که تاریخ به او آموخته است که قوانین حرکت و تحول و تکوین جامعه‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫و تمدن و نوعِ انسان کداماند و معلول چه عللی ـ این توانایی و شناخت را میدهد که با چه تکنیکی میتواند ارادهٔ خود را بر جبرِ علمی حاکم بر جامعه‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫بشری و عوامل تحول و رشد و انحطاط و ارتقاء و رکود و انقالب آن آگاهانه تحمیل کند و با پی بردن به "تقدیرِ تاریخی" جامعه خویش "تقدیرِ آزاد ِ"‬ ‫ی‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫خود را جانشین آن سازد و چنان که در گیاه شناسی و جانورشناسی و طبیعت شناسی با کشف قوانین حیات و حرکت، بر آنها مسلط میشود و به جای‬ ‫ِ‬ ‫آنکه مثل همیشه مقهور و مجبورِ جبرِ طبیعت باشد، جبرِ طبیعت را در اختیار و استخدامِ خود میکشد، با شناخت تاریخ، جبرِ تاریخ را مهار میکند و با‬ ‫ِ‬ ‫کشف چگونگی شدن خویش، "شدن خویش" را به دلخواهِ خویش در قبضه قدرت خویش میگیرد و بدین گونه انسان نه تنها به "خودشناسی" بلکه به‬ ‫ٔ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫خودسازی میرسد و این موجودِ مخلوق آفریدهٔ دستهای طبیعت و تاریخ، آفریدگارِ خویش میگردد و خداوندگارِ طبیعت و تاریخ خویش و اینجا است که‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫سخن مذهب که انسان جانشین خدا و خویشاوند و همانندِ خداست و سخن نیچه که انسان خدا شده است و سخن هگل که خدا در انسان تجلی میکند‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫و آرزوی افسانهای یونانیان که همواره با خدایان رقابت میکردند و باالخره پایان رنج جاویدِ انسان، این نیمه خدایی که زندانی نیروهای قاهرِ طبیعت است،‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫تحقق مییابد و انسان به خدا باز میگردد و بهشت گمشدهاش را باز مییابد. آنگاه که علم طبیعت او را از زندان طبیعت و علم تاریخ او را از زندان گذشته‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫و علم جامعه از جبرِ اجتماع و مذهب ( خودآگاهی شگفت مبتنی بر جهان بینی، بینایی، و عشق ) از زندان خویشتن رهایش سازد.‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫3‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬