SlideShare a Scribd company logo
1 of 11
Download to read offline
‫نظریه نفوذ (رخنه) اجتماعی‬
Social Penetration Theory
‫ایشٍیي آلتوي ٍ دالواس تایلش‬
Irwin Altman & Dalmas Taylor
‫آلتوي ٍ تیلَس اػتقاد داسًذ مِ سٍاتظ افشاد اص لحاػ ًفَر اختواػیطاى تسیاس هتفاٍت است. اص‬
‫ضَّش – صى تا هذیش- ماسهٌذ تا ّن تاصیّای گلف تا پضضل – تیواس، ایي ًظشیِپشداصاى‬
‫ًتیدِ هیگیشًذ مِ سٍاتظ «ضاهل سغَح هختلف اص غویویت دس تؼاهل ٍ دسخِ ای اص ًفَر‬
‫اختواػی است» (۳۷۹۱، ظ ۳). ًَیسٌذگاى هتزمش هیضًَذ مِ ساتغِّا تشخی اص خظ‬
‫سیشّای خاظ سا دًثال هیمٌٌذ، یا ساّی تشای ًضدینی ػالٍُ تش ایي، آىّا هؼتقذًذ مِ‬
‫استثاطّا دس گستشضطاى تا حذی ساصهاى یافتِ ٍ قاتل پیص تیٌی ّستٌذ.‬
‫تش اساس ایي ًظشیِ غویویت هیاى افشاد تِ تذسیح ضنل هیگیشد، دس اثش هشٍس صهاى‬
‫افضایص پیذا هیمٌذ، اص حالت تػٌؼی خاسج هیضَد ٍ دس سفتاسّای ٍاقؼی عشفیي ساتغِ‬
‫ًسثت تِ ّن تشٍص هییاتذ.‬
‫افضایص ایي غویویت، ًفَر تیطتش افشاد دس ّن ٍ ًضدینی تیطتش هیاى آىّا سا تِ دًثال‬
‫داسد. دس ًْایت افضایص ًضدینی هیاى افشاد، تِ ضٌاخت دقیقتش آىّا اص ینذیگش هیاًداهذ.‬
‫دس ایي ضشایظ افشاد تِ مَچلتشیي ًطاًِ ّای سفتاسی عشف هقاتل ٍامٌص ًطاى‬
‫هیدٌّذ.‬
‫گفتٌی است افضایص غویویت تیص اص ّش چیض اص عشیق خَدافطاگشی (خَدگطَدگی)‬
‫حاغل هیضَد.‬
‫یک مثال‬
‫خاًَادُ الف ٍ ب، تِ تاصگی تِ ساختواًی خذیذ اسثاب مطی مشدُاًذ. لیال ٍ ضثٌن دٍ دختش ایي دٍ‬
‫خاًَادُ ّستٌذ، ّشدٍ ّن سي ٍ سالٌذ ٍ اص قضا دس یل هذسسِ ثثت ًام مشدُاًذ.‬
‫ّوضهاى تا آغاص سال تحػیلی تا ّن آضٌا هیضًَذ. آىّا ّش سٍص غثح ینذیگش سا دس ساُ پلِ ّای‬
‫ساختواى هیتیٌٌذ، تِ سٍی ّن هیخٌذًذ ٍ سالم هیمٌٌذ.‬
‫ساتغِ آىّا هذتی دس ّویي حذ تاقی هیهاًذ تا ایٌنِ سٍصی تِ پیطٌْاد لیال تا ّن تِ هذسسِ هیسًٍذ ٍ‬
‫دس عَل هسیش دستاسُ هذسسِ تا ّن حشف هیصًٌذ .‬
‫تؼذ اص هذتی قشاس هیگزاسًذ تا ّن تِ هذسسِ تشًٍذ، ساتغِ آىّا هذتی دس ّویي سغح هیهاًذ، اها ضص‬
‫هاُ تؼذ آىّا تِ دٍستاًی غویوی تذل ضذُاًذ مِ تِ هٌضل ینذیگش سفت ٍ آهذ داسًذ ٍ داستاى سٍاتظ‬
‫خاًَادگی ٍ خػَغیتشیي خاعشات خَد سا تا ّن دس هیاى هیگزاسًذ. غویویت آىّا عی یل سال‬
‫تحػیلی، سٍص تِ سٍص افضایص هییاتذ.‬
‫روابط و پیازها‬
‫آلتوي ٍ تیلَس دس تشسسیضاى، یل ساختاس الیِتٌذی (پیاص گًَِ) سا گٌداًذًذ.‬
‫آىّا تاٍس داسًذ مِ یل ضخع هیتَاًذ تا یل پیاص هقایسِ ضَد، تا آى الیِ‬
‫ّای (دایشُ ّای هتحذالوشمض) پیاص مِ تاصگَ مٌٌذُ خٌثِ ّای هختلفی اص‬
‫ضخػیت یل فشد است. الیِ خاسخی تػَیش ػوَهی اص ضخع است، یا آًچِ‬
‫مِ دس هقاتل چطواى غیش هسلح حاضش است.‬
‫چهار پیش فرض این نظریه‬
‫1.‬
‫2.‬
‫3.‬
‫4.‬

‫سٍاتظ اص ضنل غیش غویوی ٍ سغحی تِ ضنل غویوی ٍ ػوقی پیص هیسًٍذ.‬
‫پیطشفت سٍاتظ، هؼوَالً هٌظن ٍ قاتل پیص تیٌی است.‬
‫پیطشفت سٍاتظ ضاهل ماّص ًفَر ٍ ّوچٌیي صٍال ٍ قغغ ساتغِ ًیض هیضَد.‬
‫خَدافطایی (‪ )Self-disclosure‬دس هحَسیت پیطشفت سٍاتظ قشاس داسد.‬

‫ًظشیِپشداصاى ًظشیِ ًفَر اختواػی اػتقاد داسًذ مِ سٍاتظ هیاى فشدی تِ ضیَُ ای‬
‫تذسیدی ٍ قاتل پیص تیٌی سضذ هییاتٌذ. ًظشیِ ًفَر اختواػی تیاى هیمٌذ مِ‬
‫خَدافطایی سٍش اغلی تشای پیص تشد سٍاتظ غیش غویواًِ ٍ من ػوق تِ سٍاتظ ػویق ٍ‬
‫غویواًِ است. الثتِ تا ٍخَد ایي مِ خَدافطایی هیتَاًذ هٌدش تِ سٍاتظ غویواًِ تش‬
‫گشدد، هوني است فشد سا آسیة پزیش ساصد.‬
‫چهار مرحله نفوذ اجتماعی‬
‫1.‬
‫2.‬
‫3.‬
‫4.‬

‫هشحلِ آضٌاساصی )‪ (orientation stage‬مِ ضاهل آضناس مشدى اتؼاد‬
‫مَچنی دس تاسُ خَدهاى است.‬
‫هشحلِ تثادل ػاعفی هقذهاتی ( ‪stage Exploratory Affective‬‬
‫‪)Exchange‬مِ هٌتح تِ ظاّش مشدى ضخػیت ها تشای دیگشاى هیضَد.‬
‫هشحلِ تثادل ػاعفی (‪)Affective Exchange stage‬مِ‬
‫خَداًگیختِ تَدُ ٍ تشای عشفیي تسیاس ساحت است.‬
‫هشحلِ تثادل پایذاس (‪ )Stable Exchenge stage‬مِ هٌتح تِ‬
‫خَدافطایی ٍ خَداًگیختگی ماهل تشای عشفیي هیضَد.‬
‫هدف نفوذ اجتماعی‬
‫1. تحت تأثیش قشاس دادى‬
‫2. ایداد تغییش‬
‫دس ًفَر گشٍّی دس ٍاقغ ّنًَایی یا ّنسًگی مِ ینی اص خلَُّا ٍ آثاس ًفَر اختواػی است سخ هیدّذ.‬
‫ّنسًگی یا ّنًَاییۺ ٍقتی فشد احساس فطاس خیالی یا ٍاقؼی اص سَی یل گشٍُ داسد، سؼی هیمٌذ‬
‫ػقایذ ٍ سفتاس خَد سا تغییش دادُ ٍ تا گشٍُ ّوشاُ ٍ ّنسًگ ضَد. ّنسًگی ّن هیتَاًذ هثثت تاضذ ٍ ّن‬
‫هٌفی.‬
‫تٌاتشایيۺ‬
‫ّنسًگی یا ّنًَایی ۻ تأثیش پزیشی‬
‫ًفَر ۻ تأثیشگزاسی‬
‫ًفَر ٍ قذست تحت تأثیش قشاس دادى دیگشاى، دس فؼالیتّای تشغیثی ٍ اًگیضضی تسیاس تأثیشگزاس است.‬
‫هسلواً اگش فشد اقٌاع گش ٍ تشغیة مٌٌذُ اص ًفَر تیطتش ٍ تاالتشی تشخَسداس تاضذ، ضشیة هَفقیتص دس‬
‫فؼالیت اقٌاػی تاال خَاّذ سفت ٍ تِ ًتایح هذًظش خَد تیطتش ًضدیل هیضَد ٍ هیتَاًذ هخاعثاًص سا تا‬
‫خَد ّوشاُ ًوایذ.‬
‫راهبردها‬
‫ًفَر اختواػی یؼٌی تَاًایی تحت تأثیش قشاس دادى دیگشاى تا گفتاس یا سفتاس.‬
‫ًفَر اختواػی ٍقتی سٍی هیدّذ مِ اػوال یل فشد یا یل گشٍُ، سفتاس دیگشاى سا تحت‬
‫تأثیش قشاس دّذ؛ تِ یل هؼٌا، اغغالح ًفَر اختواػی مَضطی است، ػوذی اص سَی یل‬
‫فشد یا یل گشٍُ، تشای ایداد تغییش دس ػقایذ یا سفتاس دیگشاى.‬
‫تغییش ًگشش یل ًوًَِ اص ًفَر اختواػی است، ًفَری مِ ػوذتاً تش ادساك مالهی هثتٌی‬
‫است ٍ ػوَهاً فشؼ آى تش ایي است مِ سفتاس اًساى داسای هثٌای ضٌاختی است.‬
‫پیامدهای رفتاری نفوذ اجتماعی‬
‫1. پزیشش (‪)compliance‬؛ پزیشش یؼٌی اخاتت یل دسخَاست غشیح ٍ هستقین دس حضَس دیگشاى. هشدم‬
‫ٌّگام پزیشش یل دسخَاست هستقین هوني است، قثالً تا آى دسخَاست هَافق تاضٌذ یا هخالف؛ یا هوني است‬
‫ًظشی دس هَسد آى ًذاضتِ تاضٌذ.‬
‫2. اعاػت (‪)obedience‬؛ دس هَقؼی مِ دسخَاستّای دیگشاى سا قثَل ًویمٌین، دیگشاى هوني است تِ‬
‫دٍهیي پیاهذ سفتاسی ًفَر اختواػی یؼٌی «اعاػت» هتَسل ضًَذ. اعاػت ػثاست است اص اًدام یل دستَس غشیح‬
‫مِ هؼوَالً غادسمٌٌذُی آى ضخػی قذستوٌذ یا داسای پایگاُ تاالی اختواػی است. چَى امثش ها اص مَدمی یاد‬
‫گشفتِاین تِ افشاد غاحة قذست احتشام تگزاسین ٍ اص آىّا (هثل هؼلواى، پذس ٍ هادس، پلیس) اعاػت مٌین. اعاػت اص‬
‫هظاّش قذست، یل اهش هتذاٍل ٍ ًطاًِی پختگی است.‬
‫3. ّنسًگی (‪)conformity‬؛ ّنسًگی یا ّنًَایی دس ًتیدۀ فطاس غیش هستقین گشٍُ اًدام هیگیشد. ایي اهش،‬
‫ًاضی اص ایي ٍاقؼیّت است مِ دس تسیاسی اص هَقؼیتّای اختواػی، قَاػذی تشای سفتاس (ٌّداس اختواػیۺ ‪social‬‬
‫‪ٍ )norms‬خَد داسد، مِ هؼیي هیمٌذ، افشاد خاهؼِ دس هَقؼیّتّای هختلف چِ سفتاسی تایذ داضتِ تاضٌذ. غالثاً‬
‫افشاد تِ ایي ٌّداسّا پایتٌذًذ ٍ خَد سا تِ آىّا هلتضم احساس هیمٌٌذ. گشچِ هوني است دس ٍّلۀ اٍل تػَس مٌین‬
‫مِ ایي ٌّداسّا آصادی فشد سا هحذٍد هیمٌٌذ؛ اها تایذ تَخِ داضت مِ تذٍى ٍخَد آىّا خاهؼِ دچاس ّشج ٍ هشج‬
‫خَاّذ ضذ.‬
‫تبادل اجتماعی: هسینهها و پاداشهای رابطه ای‬
‫تیلَس ٍ آلتوي (۷۸۹۱) استذالل هیمٌٌذ مِ سٍاتظ هیتَاًٌذ تِ ضنل پاداش ٍ ّضیٌِّا هفَْم یاتٌذ. پاداشّا آى سخذادّا‬
‫ٍ سفتاسّای ساتغِ ای است مِ سضایت، لزت ٍ خطٌَدی سا دس عشف ساتغِ ای تش هیاًگیضد. تِ تیاًی سادُ، اگش مِ ساتغِ‬
‫ای پاداشّای تیطتشی ًسثت تِ ّضیٌِّا فشاّن مٌذ، آى هَقغ افشاد احتوال تیطتشی داسد مِ دس آى ساتغِ تاقی تواًٌذ.‬
‫آًچٌاى مِ تیلَس ٍ آلتوي خاعش ًطاى هیمٌٌذۺ «پاداشّا ٍ ّضیٌِّا تِ عَس هذاٍهی تا اسضای دٍخاًثِ ًیاصّای فشدی ٍ‬
‫اختواػی هشتثظ است» (۷۸۹۱، ظ ۴۶۲.)‬
‫تشای دسك تْتشی اص ایي هغلة، دٍ ًتیدِ صیش مِ تَسظ تیلَس ٍ آلتوي تیاى ضذُ سا هالحظِ مٌیذ:‬
‫1. ّضیٌِّا ٍ پاداشّا دس اتتذای ساتغِ تأثیش تیطتشی داسًذ تا دس اداهِ ساتغِ.‬
‫2. سٍاتظ تا هٌثؼی اص تداسب هثثت ّضیٌِ/پاداش. قاتلیت تیطتشی تشای تشخَسد هَثش تا تؼاسؼ سا داسد. ها ّش مذام اصا‬
‫یيّا سا تِ غَست هختػش تشسسی خَاّین مشد.‬
‫تٌاتشایي، دس هدوَع سٍاتظ اغلة تش اسصیاتی ّضیٌِ ٍ پاداشّا اص سَی دٍ عشف هتنی است. اگش عشفیي احساس مٌٌذ مِ‬
‫پاداشّای تیطتشی ًسثت تِ ّضیٌِّا ٍخَد داسد، ضاًس ایٌنِ سٍاتظ دٍام یاتذ، ٍخَد داسد. اگش ّضیٌِ ّای تیطتشی‬
‫ًسثت تِ پاداشّا، دسك ضَد، احتوال قغغ ایي ساتغِ است.‬

More Related Content

Viewers also liked

Viewers also liked (8)

Two step flow 2
Two step flow 2Two step flow 2
Two step flow 2
 
media literacy 1
media literacy 1media literacy 1
media literacy 1
 
Herbert altschull
Herbert altschullHerbert altschull
Herbert altschull
 
Namayeshe jensiat
Namayeshe jensiatNamayeshe jensiat
Namayeshe jensiat
 
Kasht
KashtKasht
Kasht
 
Dialogue
DialogueDialogue
Dialogue
 
Social learning theory
Social  learning theorySocial  learning theory
Social learning theory
 
Audience
AudienceAudience
Audience
 

Similar to Social penetration

14th polymernameh
14th polymernameh14th polymernameh
14th polymernamehheliad
 
سامانه-ویرایش-اطلاعات-ثبت-نام-کنکور-1403.pdf
سامانه-ویرایش-اطلاعات-ثبت-نام-کنکور-1403.pdfسامانه-ویرایش-اطلاعات-ثبت-نام-کنکور-1403.pdf
سامانه-ویرایش-اطلاعات-ثبت-نام-کنکور-1403.pdfirantahsil1
 
قانون جذب چیست؟
قانون جذب چیست؟قانون جذب چیست؟
قانون جذب چیست؟Amir Sharifi
 
چگونه پولدار شوم
چگونه پولدار شومچگونه پولدار شوم
چگونه پولدار شومAmir Sharifi
 
چگونه مردان را جذب کنیم؟
چگونه مردان را جذب کنیم؟چگونه مردان را جذب کنیم؟
چگونه مردان را جذب کنیم؟Amir Sharifi
 
چگونه مردان را جذب کنیم؟
چگونه مردان را جذب کنیم؟چگونه مردان را جذب کنیم؟
چگونه مردان را جذب کنیم؟Amir Sharifi
 
مشتریان وفادار
مشتریان وفادارمشتریان وفادار
مشتریان وفادارHossein Bayat
 
11th polymernameh
11th polymernameh11th polymernameh
11th polymernamehheliad
 
Education by Cloud computing for Oil 2
Education by Cloud computing for Oil 2Education by Cloud computing for Oil 2
Education by Cloud computing for Oil 2Jamal Azizbeigi
 
چگونه ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی کنیم؟
چگونه ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی کنیم؟چگونه ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی کنیم؟
چگونه ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی کنیم؟Amir Sharifi
 
استارت آپ و انواع سرمایه گذارها
استارت آپ و انواع سرمایه گذارهااستارت آپ و انواع سرمایه گذارها
استارت آپ و انواع سرمایه گذارهاmorteza heydari
 
قانون جذب و انرژی مثبت
قانون جذب و انرژی مثبتقانون جذب و انرژی مثبت
قانون جذب و انرژی مثبتAmir Sharifi
 
امنیت شبکه های مخابراتی
امنیت شبکه های مخابراتیامنیت شبکه های مخابراتی
امنیت شبکه های مخابراتیarichoana
 

Similar to Social penetration (20)

نظریه الیس
نظریه الیسنظریه الیس
نظریه الیس
 
14th polymernameh
14th polymernameh14th polymernameh
14th polymernameh
 
اصول و فنون مذاکره
اصول و فنون مذاکرهاصول و فنون مذاکره
اصول و فنون مذاکره
 
مقاله سیستم داینامیک و بازاریابی
مقاله سیستم داینامیک و بازاریابیمقاله سیستم داینامیک و بازاریابی
مقاله سیستم داینامیک و بازاریابی
 
سامانه-ویرایش-اطلاعات-ثبت-نام-کنکور-1403.pdf
سامانه-ویرایش-اطلاعات-ثبت-نام-کنکور-1403.pdfسامانه-ویرایش-اطلاعات-ثبت-نام-کنکور-1403.pdf
سامانه-ویرایش-اطلاعات-ثبت-نام-کنکور-1403.pdf
 
قانون جذب چیست؟
قانون جذب چیست؟قانون جذب چیست؟
قانون جذب چیست؟
 
چگونه پولدار شوم
چگونه پولدار شومچگونه پولدار شوم
چگونه پولدار شوم
 
Information theory
Information theoryInformation theory
Information theory
 
چگونه مردان را جذب کنیم؟
چگونه مردان را جذب کنیم؟چگونه مردان را جذب کنیم؟
چگونه مردان را جذب کنیم؟
 
چگونه مردان را جذب کنیم؟
چگونه مردان را جذب کنیم؟چگونه مردان را جذب کنیم؟
چگونه مردان را جذب کنیم؟
 
مشتریان وفادار
مشتریان وفادارمشتریان وفادار
مشتریان وفادار
 
11th polymernameh
11th polymernameh11th polymernameh
11th polymernameh
 
Education by Cloud computing for Oil 2
Education by Cloud computing for Oil 2Education by Cloud computing for Oil 2
Education by Cloud computing for Oil 2
 
Security
SecuritySecurity
Security
 
چگونه ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی کنیم؟
چگونه ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی کنیم؟چگونه ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی کنیم؟
چگونه ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی کنیم؟
 
5S
5S5S
5S
 
start_up 04
start_up 04start_up 04
start_up 04
 
استارت آپ و انواع سرمایه گذارها
استارت آپ و انواع سرمایه گذارهااستارت آپ و انواع سرمایه گذارها
استارت آپ و انواع سرمایه گذارها
 
قانون جذب و انرژی مثبت
قانون جذب و انرژی مثبتقانون جذب و انرژی مثبت
قانون جذب و انرژی مثبت
 
امنیت شبکه های مخابراتی
امنیت شبکه های مخابراتیامنیت شبکه های مخابراتی
امنیت شبکه های مخابراتی
 

More from mehdi88992003 (20)

Reuters
ReutersReuters
Reuters
 
Cyber crime law
Cyber crime lawCyber crime law
Cyber crime law
 
John brookshire thompson
John brookshire thompsonJohn brookshire thompson
John brookshire thompson
 
Ecla
EclaEcla
Ecla
 
Pr!
Pr!Pr!
Pr!
 
John fiske
John fiskeJohn fiske
John fiske
 
Birmingham
BirminghamBirmingham
Birmingham
 
David morley 2
David morley 2David morley 2
David morley 2
 
Digital divide
Digital divideDigital divide
Digital divide
 
Campaign
CampaignCampaign
Campaign
 
تیترنویسی در مطبوعات
تیترنویسی در مطبوعاتتیترنویسی در مطبوعات
تیترنویسی در مطبوعات
 
Hard news soft news
Hard news soft newsHard news soft news
Hard news soft news
 
Foko
FokoFoko
Foko
 
Noam chomsky
Noam chomskyNoam chomsky
Noam chomsky
 
Larry king
Larry kingLarry king
Larry king
 
Edward said
Edward saidEdward said
Edward said
 
Tv.radio.jurnalism
Tv.radio.jurnalismTv.radio.jurnalism
Tv.radio.jurnalism
 
Cnn effect theory
Cnn effect theoryCnn effect theory
Cnn effect theory
 
Media propaganda
Media propagandaMedia propaganda
Media propaganda
 
Internet addiction
Internet  addictionInternet  addiction
Internet addiction
 

Social penetration

  • 1. ‫نظریه نفوذ (رخنه) اجتماعی‬ Social Penetration Theory ‫ایشٍیي آلتوي ٍ دالواس تایلش‬ Irwin Altman & Dalmas Taylor
  • 2. ‫آلتوي ٍ تیلَس اػتقاد داسًذ مِ سٍاتظ افشاد اص لحاػ ًفَر اختواػیطاى تسیاس هتفاٍت است. اص‬ ‫ضَّش – صى تا هذیش- ماسهٌذ تا ّن تاصیّای گلف تا پضضل – تیواس، ایي ًظشیِپشداصاى‬ ‫ًتیدِ هیگیشًذ مِ سٍاتظ «ضاهل سغَح هختلف اص غویویت دس تؼاهل ٍ دسخِ ای اص ًفَر‬ ‫اختواػی است» (۳۷۹۱، ظ ۳). ًَیسٌذگاى هتزمش هیضًَذ مِ ساتغِّا تشخی اص خظ‬ ‫سیشّای خاظ سا دًثال هیمٌٌذ، یا ساّی تشای ًضدینی ػالٍُ تش ایي، آىّا هؼتقذًذ مِ‬ ‫استثاطّا دس گستشضطاى تا حذی ساصهاى یافتِ ٍ قاتل پیص تیٌی ّستٌذ.‬
  • 3. ‫تش اساس ایي ًظشیِ غویویت هیاى افشاد تِ تذسیح ضنل هیگیشد، دس اثش هشٍس صهاى‬ ‫افضایص پیذا هیمٌذ، اص حالت تػٌؼی خاسج هیضَد ٍ دس سفتاسّای ٍاقؼی عشفیي ساتغِ‬ ‫ًسثت تِ ّن تشٍص هییاتذ.‬ ‫افضایص ایي غویویت، ًفَر تیطتش افشاد دس ّن ٍ ًضدینی تیطتش هیاى آىّا سا تِ دًثال‬ ‫داسد. دس ًْایت افضایص ًضدینی هیاى افشاد، تِ ضٌاخت دقیقتش آىّا اص ینذیگش هیاًداهذ.‬ ‫دس ایي ضشایظ افشاد تِ مَچلتشیي ًطاًِ ّای سفتاسی عشف هقاتل ٍامٌص ًطاى‬ ‫هیدٌّذ.‬ ‫گفتٌی است افضایص غویویت تیص اص ّش چیض اص عشیق خَدافطاگشی (خَدگطَدگی)‬ ‫حاغل هیضَد.‬
  • 4. ‫یک مثال‬ ‫خاًَادُ الف ٍ ب، تِ تاصگی تِ ساختواًی خذیذ اسثاب مطی مشدُاًذ. لیال ٍ ضثٌن دٍ دختش ایي دٍ‬ ‫خاًَادُ ّستٌذ، ّشدٍ ّن سي ٍ سالٌذ ٍ اص قضا دس یل هذسسِ ثثت ًام مشدُاًذ.‬ ‫ّوضهاى تا آغاص سال تحػیلی تا ّن آضٌا هیضًَذ. آىّا ّش سٍص غثح ینذیگش سا دس ساُ پلِ ّای‬ ‫ساختواى هیتیٌٌذ، تِ سٍی ّن هیخٌذًذ ٍ سالم هیمٌٌذ.‬ ‫ساتغِ آىّا هذتی دس ّویي حذ تاقی هیهاًذ تا ایٌنِ سٍصی تِ پیطٌْاد لیال تا ّن تِ هذسسِ هیسًٍذ ٍ‬ ‫دس عَل هسیش دستاسُ هذسسِ تا ّن حشف هیصًٌذ .‬ ‫تؼذ اص هذتی قشاس هیگزاسًذ تا ّن تِ هذسسِ تشًٍذ، ساتغِ آىّا هذتی دس ّویي سغح هیهاًذ، اها ضص‬ ‫هاُ تؼذ آىّا تِ دٍستاًی غویوی تذل ضذُاًذ مِ تِ هٌضل ینذیگش سفت ٍ آهذ داسًذ ٍ داستاى سٍاتظ‬ ‫خاًَادگی ٍ خػَغیتشیي خاعشات خَد سا تا ّن دس هیاى هیگزاسًذ. غویویت آىّا عی یل سال‬ ‫تحػیلی، سٍص تِ سٍص افضایص هییاتذ.‬
  • 5. ‫روابط و پیازها‬ ‫آلتوي ٍ تیلَس دس تشسسیضاى، یل ساختاس الیِتٌذی (پیاص گًَِ) سا گٌداًذًذ.‬ ‫آىّا تاٍس داسًذ مِ یل ضخع هیتَاًذ تا یل پیاص هقایسِ ضَد، تا آى الیِ‬ ‫ّای (دایشُ ّای هتحذالوشمض) پیاص مِ تاصگَ مٌٌذُ خٌثِ ّای هختلفی اص‬ ‫ضخػیت یل فشد است. الیِ خاسخی تػَیش ػوَهی اص ضخع است، یا آًچِ‬ ‫مِ دس هقاتل چطواى غیش هسلح حاضش است.‬
  • 6. ‫چهار پیش فرض این نظریه‬ ‫1.‬ ‫2.‬ ‫3.‬ ‫4.‬ ‫سٍاتظ اص ضنل غیش غویوی ٍ سغحی تِ ضنل غویوی ٍ ػوقی پیص هیسًٍذ.‬ ‫پیطشفت سٍاتظ، هؼوَالً هٌظن ٍ قاتل پیص تیٌی است.‬ ‫پیطشفت سٍاتظ ضاهل ماّص ًفَر ٍ ّوچٌیي صٍال ٍ قغغ ساتغِ ًیض هیضَد.‬ ‫خَدافطایی (‪ )Self-disclosure‬دس هحَسیت پیطشفت سٍاتظ قشاس داسد.‬ ‫ًظشیِپشداصاى ًظشیِ ًفَر اختواػی اػتقاد داسًذ مِ سٍاتظ هیاى فشدی تِ ضیَُ ای‬ ‫تذسیدی ٍ قاتل پیص تیٌی سضذ هییاتٌذ. ًظشیِ ًفَر اختواػی تیاى هیمٌذ مِ‬ ‫خَدافطایی سٍش اغلی تشای پیص تشد سٍاتظ غیش غویواًِ ٍ من ػوق تِ سٍاتظ ػویق ٍ‬ ‫غویواًِ است. الثتِ تا ٍخَد ایي مِ خَدافطایی هیتَاًذ هٌدش تِ سٍاتظ غویواًِ تش‬ ‫گشدد، هوني است فشد سا آسیة پزیش ساصد.‬
  • 7. ‫چهار مرحله نفوذ اجتماعی‬ ‫1.‬ ‫2.‬ ‫3.‬ ‫4.‬ ‫هشحلِ آضٌاساصی )‪ (orientation stage‬مِ ضاهل آضناس مشدى اتؼاد‬ ‫مَچنی دس تاسُ خَدهاى است.‬ ‫هشحلِ تثادل ػاعفی هقذهاتی ( ‪stage Exploratory Affective‬‬ ‫‪)Exchange‬مِ هٌتح تِ ظاّش مشدى ضخػیت ها تشای دیگشاى هیضَد.‬ ‫هشحلِ تثادل ػاعفی (‪)Affective Exchange stage‬مِ‬ ‫خَداًگیختِ تَدُ ٍ تشای عشفیي تسیاس ساحت است.‬ ‫هشحلِ تثادل پایذاس (‪ )Stable Exchenge stage‬مِ هٌتح تِ‬ ‫خَدافطایی ٍ خَداًگیختگی ماهل تشای عشفیي هیضَد.‬
  • 8. ‫هدف نفوذ اجتماعی‬ ‫1. تحت تأثیش قشاس دادى‬ ‫2. ایداد تغییش‬ ‫دس ًفَر گشٍّی دس ٍاقغ ّنًَایی یا ّنسًگی مِ ینی اص خلَُّا ٍ آثاس ًفَر اختواػی است سخ هیدّذ.‬ ‫ّنسًگی یا ّنًَاییۺ ٍقتی فشد احساس فطاس خیالی یا ٍاقؼی اص سَی یل گشٍُ داسد، سؼی هیمٌذ‬ ‫ػقایذ ٍ سفتاس خَد سا تغییش دادُ ٍ تا گشٍُ ّوشاُ ٍ ّنسًگ ضَد. ّنسًگی ّن هیتَاًذ هثثت تاضذ ٍ ّن‬ ‫هٌفی.‬ ‫تٌاتشایيۺ‬ ‫ّنسًگی یا ّنًَایی ۻ تأثیش پزیشی‬ ‫ًفَر ۻ تأثیشگزاسی‬ ‫ًفَر ٍ قذست تحت تأثیش قشاس دادى دیگشاى، دس فؼالیتّای تشغیثی ٍ اًگیضضی تسیاس تأثیشگزاس است.‬ ‫هسلواً اگش فشد اقٌاع گش ٍ تشغیة مٌٌذُ اص ًفَر تیطتش ٍ تاالتشی تشخَسداس تاضذ، ضشیة هَفقیتص دس‬ ‫فؼالیت اقٌاػی تاال خَاّذ سفت ٍ تِ ًتایح هذًظش خَد تیطتش ًضدیل هیضَد ٍ هیتَاًذ هخاعثاًص سا تا‬ ‫خَد ّوشاُ ًوایذ.‬
  • 9. ‫راهبردها‬ ‫ًفَر اختواػی یؼٌی تَاًایی تحت تأثیش قشاس دادى دیگشاى تا گفتاس یا سفتاس.‬ ‫ًفَر اختواػی ٍقتی سٍی هیدّذ مِ اػوال یل فشد یا یل گشٍُ، سفتاس دیگشاى سا تحت‬ ‫تأثیش قشاس دّذ؛ تِ یل هؼٌا، اغغالح ًفَر اختواػی مَضطی است، ػوذی اص سَی یل‬ ‫فشد یا یل گشٍُ، تشای ایداد تغییش دس ػقایذ یا سفتاس دیگشاى.‬ ‫تغییش ًگشش یل ًوًَِ اص ًفَر اختواػی است، ًفَری مِ ػوذتاً تش ادساك مالهی هثتٌی‬ ‫است ٍ ػوَهاً فشؼ آى تش ایي است مِ سفتاس اًساى داسای هثٌای ضٌاختی است.‬
  • 10. ‫پیامدهای رفتاری نفوذ اجتماعی‬ ‫1. پزیشش (‪)compliance‬؛ پزیشش یؼٌی اخاتت یل دسخَاست غشیح ٍ هستقین دس حضَس دیگشاى. هشدم‬ ‫ٌّگام پزیشش یل دسخَاست هستقین هوني است، قثالً تا آى دسخَاست هَافق تاضٌذ یا هخالف؛ یا هوني است‬ ‫ًظشی دس هَسد آى ًذاضتِ تاضٌذ.‬ ‫2. اعاػت (‪)obedience‬؛ دس هَقؼی مِ دسخَاستّای دیگشاى سا قثَل ًویمٌین، دیگشاى هوني است تِ‬ ‫دٍهیي پیاهذ سفتاسی ًفَر اختواػی یؼٌی «اعاػت» هتَسل ضًَذ. اعاػت ػثاست است اص اًدام یل دستَس غشیح‬ ‫مِ هؼوَالً غادسمٌٌذُی آى ضخػی قذستوٌذ یا داسای پایگاُ تاالی اختواػی است. چَى امثش ها اص مَدمی یاد‬ ‫گشفتِاین تِ افشاد غاحة قذست احتشام تگزاسین ٍ اص آىّا (هثل هؼلواى، پذس ٍ هادس، پلیس) اعاػت مٌین. اعاػت اص‬ ‫هظاّش قذست، یل اهش هتذاٍل ٍ ًطاًِی پختگی است.‬ ‫3. ّنسًگی (‪)conformity‬؛ ّنسًگی یا ّنًَایی دس ًتیدۀ فطاس غیش هستقین گشٍُ اًدام هیگیشد. ایي اهش،‬ ‫ًاضی اص ایي ٍاقؼیّت است مِ دس تسیاسی اص هَقؼیتّای اختواػی، قَاػذی تشای سفتاس (ٌّداس اختواػیۺ ‪social‬‬ ‫‪ٍ )norms‬خَد داسد، مِ هؼیي هیمٌذ، افشاد خاهؼِ دس هَقؼیّتّای هختلف چِ سفتاسی تایذ داضتِ تاضٌذ. غالثاً‬ ‫افشاد تِ ایي ٌّداسّا پایتٌذًذ ٍ خَد سا تِ آىّا هلتضم احساس هیمٌٌذ. گشچِ هوني است دس ٍّلۀ اٍل تػَس مٌین‬ ‫مِ ایي ٌّداسّا آصادی فشد سا هحذٍد هیمٌٌذ؛ اها تایذ تَخِ داضت مِ تذٍى ٍخَد آىّا خاهؼِ دچاس ّشج ٍ هشج‬ ‫خَاّذ ضذ.‬
  • 11. ‫تبادل اجتماعی: هسینهها و پاداشهای رابطه ای‬ ‫تیلَس ٍ آلتوي (۷۸۹۱) استذالل هیمٌٌذ مِ سٍاتظ هیتَاًٌذ تِ ضنل پاداش ٍ ّضیٌِّا هفَْم یاتٌذ. پاداشّا آى سخذادّا‬ ‫ٍ سفتاسّای ساتغِ ای است مِ سضایت، لزت ٍ خطٌَدی سا دس عشف ساتغِ ای تش هیاًگیضد. تِ تیاًی سادُ، اگش مِ ساتغِ‬ ‫ای پاداشّای تیطتشی ًسثت تِ ّضیٌِّا فشاّن مٌذ، آى هَقغ افشاد احتوال تیطتشی داسد مِ دس آى ساتغِ تاقی تواًٌذ.‬ ‫آًچٌاى مِ تیلَس ٍ آلتوي خاعش ًطاى هیمٌٌذۺ «پاداشّا ٍ ّضیٌِّا تِ عَس هذاٍهی تا اسضای دٍخاًثِ ًیاصّای فشدی ٍ‬ ‫اختواػی هشتثظ است» (۷۸۹۱، ظ ۴۶۲.)‬ ‫تشای دسك تْتشی اص ایي هغلة، دٍ ًتیدِ صیش مِ تَسظ تیلَس ٍ آلتوي تیاى ضذُ سا هالحظِ مٌیذ:‬ ‫1. ّضیٌِّا ٍ پاداشّا دس اتتذای ساتغِ تأثیش تیطتشی داسًذ تا دس اداهِ ساتغِ.‬ ‫2. سٍاتظ تا هٌثؼی اص تداسب هثثت ّضیٌِ/پاداش. قاتلیت تیطتشی تشای تشخَسد هَثش تا تؼاسؼ سا داسد. ها ّش مذام اصا‬ ‫یيّا سا تِ غَست هختػش تشسسی خَاّین مشد.‬ ‫تٌاتشایي، دس هدوَع سٍاتظ اغلة تش اسصیاتی ّضیٌِ ٍ پاداشّا اص سَی دٍ عشف هتنی است. اگش عشفیي احساس مٌٌذ مِ‬ ‫پاداشّای تیطتشی ًسثت تِ ّضیٌِّا ٍخَد داسد، ضاًس ایٌنِ سٍاتظ دٍام یاتذ، ٍخَد داسد. اگش ّضیٌِ ّای تیطتشی‬ ‫ًسثت تِ پاداشّا، دسك ضَد، احتوال قغغ ایي ساتغِ است.‬